بخش دوم: گاز
رژیم صهیونیستی از بدو تأسیس تا همین سالهای اخیر فقیرترین کشور خاورمیانه از نظر منابع سوختهای فسیلی بود و وابستگی کامل به واردات نفت و گاز و زغالسنگ داشت. لذا مسئله انرژی و تأمین آن یکی از مهمترین دغدغههای امنیتی رهبران رژیم صهیونیستی در طول دهههای گذشته بوده است.
رژیم صهیونیستی از لحاظ مصرف نفت در منطقه¬ شرق مدیترانه در مقام اول و در مصرف گاز رتبه دوم را در اختیار دارد، با وجود این مصرف انبوه، این رژیم کماکان وارد کننده انرژی محسوب میشود و همانطور که گفته شد تلاشهای آن برای کشف و استخراج نفت در دو دهه اخیر در سرتاسر سرزمینهای اشغالی از بلندیهای جولان و سواحل بحر المیت گرفته تا تمامی سواحل مدیترانه و بیابانهای نقب جز در موارد اندکی تقریباً بینتیجه بوده است، در ژانویه 2016 تخمین زده شده است که تنها حدود 14 میلیون بشکه نفت در میادین نفتی شناسایی شده این رژیم موجود است. آخرین حفاری و کشف نفت از سوی رژیم صهیونیستی مربوط به ماه می 2016 در میدان نفتی هاتروریم واقع در منطقهای بیابانی نقب در حد فاصل شهر دیمونا و بحر المیت است. برآورد میشود بین 7 تا 11 میلیون بشکه نفت در این میدان موجود است، یعنی چیزی کمتر از صادرات 4 روز نفت ایران.
اسرائیل در سالهای اخیر تلاش کرده است با استفاده از انرژیهای جایگزین مانند انرژی خورشیدی و باد منابع تأمین انرژی مورد نیاز خود را تنوع بخشد. به طور سنتی، اسرائیل برای تأمین انرژی مورد نیازش قراردادهای بلندمدت انرژی را با کشورهایی مانند مکزیک (نفت)، انگلستان (نفت)، استرالیا (زغالسنگ)، آفریقای جنوبی (زغالسنگ)، و کلمبیا (زغالسنگ) منعقد کرده است. مقامات صهیونیستی تلاش دارند برای قطع وابستگی، مصرف خود را از حوزه نفت به گاز تغییر دهند. در واقع فقدان منابع نفتی و هزینهبر بودن انتقال نفت به این رژیم موجب شده است مقامات تلآویو به فکر راهحل دیگری برای تأمین انرژی مورد نیاز خود باشند، بهترین گزینه برای آنان گاز است.
رژیم صهیونیستی با کشف و استخراج و صادرات گاز که عموماً در آبهای مدیترانه در مرزهای غربی سرزمینهای اشغالی واقع شدهاند اهداف متعددی را دنبال میکند، در مرحله اول علاوه بر افزایش درآمد، خروج از تنگنای انرژی و خنثی نمودن تحریمهای احتمالی را در برنامههای خود دارد. دوم، با گسترش تعاملات خود در حوزه انرژی بهمرور زمان آن را به موضوعات سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی تسری بخشد و بدین ترتیب هدف سوم یعنی کسب مشروعیت منطقهای را محقق سازد.
رژیم صهیونیستی همچنین با برقراری تعامل گازی با ترکیه و شرق اروپا درصدد است خود را از اتکای مطلق به غرب خارج سازد و از سوی دیگر خود را بهعنوان رقیبی در مقابل جمهوری اسلامی برای فروش گاز به مشتریان اروپایی معرفی کند. برخلاف ناکامی رژیم صهیونیستی در دستیابی به ذخایر نفت، تلاشهای این رژیم طی 15 سال اخیر برای اکتشاف و بهرهبرداری گاز با موفقیتهایی همراه بوده است. تا پیش از کشف و بهرهبرداری گاز در سرزمینهای اشغالی، این رژیم عمده احتیاجات خود را از طریق خط لوله العریش- اشکلون تأمین میکرده است، بندرالعریش در استان سینای شمالی مصر و بندر اشکلون در 5 کیلومتری شمال نوار غزه قرار دارد و سالانه 2 میلیارد مترمکعب گاز از طریق این خط لوله از مصر به رژیم صهیونیستی صادر میشد.
پس از آغاز بیداری اسلامی و سقوط حسنی مبارک، لولههای انتقال گاز به رژیم صهیونیستی بارها مورد حمله و انفجار قرار گرفت، ترس مقامات صهیونیست از بیداری اسلامی و تکرار حوادثی مثل سقوط دیکتاتور تونس و مصر موجب شد این رژیم حرکت در راستای خودکفایی انرژی که از اواخر دهه 90 شروع کرده بود را با سرعت فوقالعادهای افزایش دهد، به گونهای که عمدهی کشف میدانهای گازی سرزمینهای اشغالی و بهرهبرداری از آنان به سالهای بعد از بیداری اسلامی مربوط میشود.
تاریخچه استخراج گاز در سرزمینهای اشغالی
در آخرین دهه از قرن بیستم، پس از این که شرکتهای بینالمللی نفت بر وجود گاز طبیعی در میدانهای گازی واقع در آبهای شمال اسکندریه مصر و بندر سعید تاکید کردند، اولین اکتشافات گاز طبیعی در مناطق دریایی اسراییل آغاز شد. شرکت نفت عراق که متعلق به چند شرکت خارجی بود در سال 1947، میدان نفتی کوچکی را در شمال صحرای نقب کشف کرد. اولین اکتشافات در دریای جنوب در آبهای مجاور فلسطین متمرکز شده و تعداد و مقدار گاز آنها در مرحله اول بسیار کم بود.
اسراییل در ابتدا با موانع متعددی در راه اکتشاف میدانهای تجاری نفتی روبرو شد، زیرا به دلیل تحریم اعراب نتوانست شرکتهای بینالمللی مهم را جذب کند و تنها بر شرکتهای داخلی محدود خود که از توان کارشناسی پایینی برخوردار بودند تکیه کرده بود. بعد از اینکه تحریم های عربی به واسطه توافقنامه کمپ دیوید برداشته شد، شرکتها اجازه یافتند بدون قوانین بازدارنده تحریمهای عربی در مصر و اسرائیل، مشغول به کار شوند. اکتشافات اولیه آرزوی اسراییل را برای خودکفایی در تولید گاز طبیعی و امکان صادرات آن برآورده نکرد. اما در بین سال های 2009 تا 2013، چند میدان گازی در آبهای عمیق دریای مدیترانه کشف شد. مهمترین این میدانهای گازی تامار و لویاتان و کاریش است که عمده آنها در خارج از آب های سرزمینی سرزمین های اشغالی هستند و رژیم صهیونیستی با دست اندازی به آنها به دنبال تسلط بر منابع گازی کشورهای همسایه است.
شایان ذکر است که گاز طبیعی کشف شده تا کنون، حدود 40 تریلیون متر مکعب است که در مقایسه با کشورهایی که ذخایر فراوان گازی دارند مانند ایران با 1187 تریلیون متر مکعب یا قطر با 885 تریلیون متر مکعب گاز و حتی در مقایسه با کشورهای مجاور دریای مدیترانه مانند مصر با ظرفیت گازی 72 تریلیون مترمکعب، بسیار کم است. با همه این تفاسیر، عملیات اکتشاف همچنان ادامه دارد ، چرا که میزان برآورد شده گاز طبیعی، دقیقاً همان میزان واقعی قابل دسترس در دل زمین نیست.
صهیونیست ها همچنین به دنبال منابع ارزان انرژی مانند گاز مصر نیز بوده اند. رژیم صهیونیستی بخش انرژی را تا حد زیادی ملی و تحت نظارت دولت باقی نگه داشته است و از اواخر دهه 1980 که شرکت نفت پاز (یکی از سه شرکت بزرگ نفت در بازار نفت اسرائیل) به بخش خصوصی فروخته شد پیشرفت کمی در پروسه خصوصیسازی بخش انرژی این رژیم حاصل شده است. در همین حال شرکتهای دیگر مانند «شرکت پالایشگاه نفت» که دو پالایشگاه اسرائیل در حیفا و اشدود را اداره میکند و شرکت خط لوله تولیدات نفتی که خطوط لوله نفت اسرائیل را تحت مدیریت دارد، همچنان بدون هیچ برنامه مشخصی برای خصوصیسازی آنها در آیندهای نزدیک تحت نظارت و مدیریت دولتی باقی ماندهاند. در اوایل سال 1996، انحصار دولتی شرکت برق اسرائیل (IEC) برای 10 سال دیگر تمدید شد هرچند به تولید کنندگان خصوصی نیز اجازه داده شد که تا 10 درصد از تقاضای برق اسرائیل را تا سال 2000 میلادی تأمین کنند.
گاز در اسرائیل به روایت آمار
بعد از گذشت 50 سال از عملیات اکتشافی، شرکتهای صهیونیستی موفق شدند مقادیر قابل توجهی گاز طبیعی را در سرزمینهای اشغالی شناسایی کنند، با وجود تعدد میادین گازی در سرزمینهای اشغالی میدانهای گازی تامار و لویتانان مهمترین منابع انرژی این رژیم به شمار میروند که شرکت آمریکایی نوبل انرژی سهام اصلی آن را در اختیار گرفته است. میدان گازی تامار 36 درصد و لویاتان 39.7 درصد از منابع انرژی رژیم صهیونیستی را به خود اختصاص داده و تأمینکننده اصلی بازار مصرف داخلی و صادراتی سرزمینهای اشغالی هستند. میدان گازی تامار در حال حاضر در عرصه تولید قرار گرفته و بین 9 تا 12 میلیارد متر مکعب گاز تولید می کند.
شرکت حفاری صهیونیستی دیلیک دیگر شرکت سهامدار بزرگ در صنایع انرژی رژیم صهیونیستی است که مجموعا 31% از سهام میدان نفتی تامار و 45 درصد از سهام میدان لویاتان را در اختیار دارد، مالک این شرکت "اسحاق چوبا" است که گفته میشود تأثیر زیادی بر روی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی دارد و رفت و آمدهای زیادی به دفتر نخست وزیری انجام می دهد. برخی سیاستمداران و تحلیلگران رژیم صهیونیستی ماهیت این دیدارها را مشکوک ارزیابی میکنند ، لذا شیلی یحیموویچ عضو پارلمان رژیم صهیونیستی و رهبر سابق حزب کار خواستار انجام تحقیقات در رابطه با این دیدارها شده است.
براساس آمار و ارقام منتشر شده از سوی وزارت امور زیر ساختهای سرزمین های اشغالی حجم ذخیره گاز موجود در سرزمینهای اشغالی تا سال 2015 میلادی 995 میلیارد متر مکعب است که معادل 4 دهم درصد از مجموع ذخایر گاز جهان است. بازارهای رژیم صهیونیستی سالیانه حدود 8 میلیارد متر مکعب گاز مصرف می کنند که این رقم همه ساله 10 درصد افزایش پیدا میکند. 80% از این میزان در صنایع تولید برق به کار گرفته میشود که چیزی معادل 6.6 میلیارد متر مکعب است. بخش صنعت نیز حدود 1.77 میلیارد متر مکعب از گاز مصرفی سرزمینهای اشغالی را به خود اختصاص داده است.
ارزیابیهای کارشناسان صهیونیستی در رابطه با مدت خودکفایی رژیم صهیونیستی از گاز نیز متفاوت است، درحالیکه برخی ارزیابیهای خوشبینانه نشان دهنده این است که مقادیر گاز رژیم اسرائیل برای 150 سال آینده کافی است، اما برخی گزارشهای دقیقتر نشان میدهد که صهیونیست ها تنها برای 38 سال آینده از انرژی گاز برخوردار هستند. اختلاف موجود در این ارزیابیها بنا به دو علت اساسی است، عامل اول در رابطه با میزان دقیق برآورد ذخایر گازی رژیم صهیونیستی است که کمتر از 300 میلیارد متر مکعب ارزیابی می شود، عامل دوم نیز در مورد میزان نیاز بازارهای داخلی اسرائیل به گاز است که در آینده ممکن است بسیار بیشتر از رقم های موجود باشد.
تخمین زده میشود که ذخایر گازی اکتشاف شده در میدانهای گازی مشترک آبهای شمالی اسراییل به 1000 میلیارد متر مکعب برسد. باید توجه داشت که این رقم با ادامه اکتشافات قابل تغییر است. تاکنون شرکت آمریکایی نوبل انرژی ((Nobel Energy و شرکای نفتی اسراییلی آن، حدود هفت میدان گازی در آبهای شمالی اسراییل به جز دو میدان گازی تامار و لویاتان کشف کردهاند. دو میدان گازی تامار و لویاتان بسیار عمیق بوده و حدود 15 تا 20 هزار پا از سطح دریا قرار دارند. این مساله باعث شده تا توسعه این دو میدان نفتی بسیار هزینه بر شود.
میدان های گازی رژیم صهیونیستی عبارتند از:
میدان گازی ماری-ب: از سال 2000 که میدان گازی ماری- ب در دریای مدیترانه در حد فاصل مرز آبی نوار غزه و سرزمینهای اشغالی کشف شد تا سال 2013 که ذخایر این میدان به پایان رسید، رژیم صهیونیستی 40% از نیازهای داخلی خود را از این میدان تأمین میکرد.
میدان گازی تامار: میدان گازی تامار در آبهای مدیترانه و در نزدیکی حیفا، یکی از اصلیترین میادین بزرگ گازی رژیم صهیونیستی است که در سال 2009 کشف و از سال 2013 مورد بهرهبرداری قرار گرفت، این میدان هماکنون تمام نیاز سوخت صنعتی و نیمی از برق رژیم را تأمین میکند، در سال 2013 میدان کوچکتری در 8 کیلومتری جنوب غربی تامار کشف شد که تخمین زده میشود 700 میلیارد مترمکعب گاز را در خود جای داده است.
میدان گازی لویاتان: مهمترین میدان گازی کشف شده در منطقه میدان گازی لویتان نام دارد که در فاصله 130 کیلومتری حیفا و در عمق 1500 متری آبهای مدیترانه واقع شده است. کشف این میدان گازی یکی از بزرگترین اکتشافات حوزه انرژی هیدروکربن در 10 سال اخیر محسوب میشد و تأثیر به سزایی در خودکفایی رژیم صهیونیستی در این حوزه داشته و باعث ایجاد تغییرات بنیادین در روابط خارجی تلآویو با قاهره و آنکارا گردید.
این میدان های گازی با مساحت 32000 کیلومتر مربع، یک منبع دارای منابع قابل توجه هیدروکربن محسوب می شود که در محدوده خشکی و فلات قاره مناطقی مانند نوار غزه، فلسطین اشغالی، لبنان، سوریه و قبرس، گسترده شده است. بر اساس پیش بینی موسسه مطالعات زمین شناسی ایالات متحده در این سازند، 1.7 میلیارد بشکه نفت قابل استحصال و 122 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی قابل برداشت وجود دارد. میدان گازی لویاتان از جمله مهمترین میدانهای گازی کشف شده در اسراییل است و پیش بینی میشود که تولید خود را بین سال های 2017 و 2018 شروع کند. شرکت نوبل انرژی،عملیات اکتشاف آن را انجام داده است که بزرگترین سهام دار آن نیز به شمار میرود. شرکت نوبل انرژی از بزرگترین سهام داران میدان گازی لویاتان بوده و مسئولیت آن را برعهده دارد. شرکتهای اسراییلی چون شرکت حفاری دیلیک ، أفنیر أویل، راشیو اویل (Ratio Oil) با شرکت نوبل انرژی در این زمینه همکاری میکنند.
هم اکنون رقابت شدیدی میان اسرائیل و کشورهای منطقه بر سر میدانهای گازی کشف شده به وجود آمده است. این میدانهای گازی از فلات قاره نزدیک آبهای سوریه در شرقی ترین نقطه مدیترانه آغاز می شود و تا آبهای لبنان و اسراییل و تا آبهای غزه و مصر که خود یک کشور صادر کننده گاز است، ادامه دارد. با این حال به نظر می رسد مشکلات زیادی فرا روی اکتشاف و بهره برداری از این منابع وجود دارد.
میادین دیگر گازی: در کنار این میادین گازی، کشف و بهرهبرداری از میادینی چون کاریش، تانین، رُی و افرودایت در شمال و نوآ در جنوب مرزهای آبی رژیم صهیونیستی با مدیترانه، 45 تریلیون مترمکعب گاز را در اختیار این رژیم قرار میدهد و پیش بینی میشود دو برابر این میزان نیز در سالهای بعد مورد کشف و استخراج قرار گیرند.
آیا رژیم صهیونیستی سومین منبع ذخایر گاز است؟
فارغ از نوع نگاه بینالمللی به موجودیت رژیم صهیونیستی، حتی اگر بخواهیم اسرائیل را دولتی مشروع در منطقه خاورمیانه قلمداد کنیم، واقعیت این است که تنها بخشی از منابع انرژی دریای مدیترانه به این رژیم تعلق میگیرد، این در حالی است که رویکرد حاکم بر مقامات تلآویو ، تنشآفرینی در منطقه در راستای مشغول کردن حاکمیت کشورهای همسایه به بحرانهای داخلی و بهرهبرداری حداکثری از منابع انرژی مستقر در دریای مدیترانه است، این همان رازی است که باعث شده رژیم صهیونیستی خود را یکی از سه قدرت برتر در تولید و استحصال منابع گازی توصیف کند.
اشغالگری منابع انرژی فلسطین:
جنگ بر سر منابع انرژی، چیز تازه ای نیست. نگاهی به تاریخ منطقه نشان می دهد سراسر استعمار غربی پس از جنگ جهانی دوم، با انگیزه کشف و فروش مواد خامی جریان یافته است که برای ساخت و ابقای نظام سرمایه داری صنعتی مورد نیاز بوده است. این واقعیت، حتی شامل جعل پروژه نامشروع اسرائیل در درون سرزمین های فلسطینی نیز می شود. با ثبات نسبی رژیم صهیونیستی در دهه 90 ، استحصال و بهره برداری از سوختهای فسیلی به صحنه مرکزی روابط اسرائیل وفلسطین راه یافت.
منطقه رنتیس در غرب رامالله شاهد کشف میدان
نفتی بود، اما رژیم صهیونیستی از این میدان نفتی استفاده می کند و روزانه
800 بشکه نفت از آن استخراج می کند و در مقابل، تشکیلات خودگردان فلسطین
هیچ سهمی از آن ندارد و در واقع طرف صهیونیستی حقوق فلسطینیان در این میدان
نفتی را نادیده می گیرد و قرار گرفتن آن در منطقه نزدیک کمربند سبز امنیتی
یا همان مرزهای سال 1948 به این مساله کمک می کند.رژیم اشغالگر قدس عملا
کار فروش نفت این میدان نفتی موسوم به "مجد 5" را در فاصله سال های 2010 و
2011 آغاز کرد.
دو سال پیش میدان گازی جدیدی در سواحل باریکه غزه کشف شد تا به دو میدان گازی قبلی در سواحل دریای مدیترانه و در فاصله 36 کیلومتری سواحل غزه که در اواخر دهه 90 قرن گذشته توسط شرکت انگلیسی "بریتیش گاز" کشف شده بودند، اضافه شود.میدان گازی نخست کشف شده در سواحل غزه "مارینا 1" نام داشت که حجم گاز آن بیش از 33 میلیارد متر مکعب برآورد شده است و میدان گازی دوم با نام "مارینا 2" که در حریم آبی تحت اشغال رژیم صهیونیستی در شمال باریکه غزه قرار دارد، میدان مشترک به شمار می رود. یک شرکت گازی انگلیسی حجم ذخایر این دو میدان گازی را یک تریلیون فوت مکعب برآورد کرده است، اما شرکت اتحادیه پیمانکاران معتقد است که ذخیره این میدان در حد 1.4 تریلیون فوتمکعب است.
رژیم صهیونیستی معمولا به فلسطینی ها؛ چه در باریکه غزه و چه در کرانه باختری اجازه حفاری چاههای نفتی و سرمایه گذاری در آنها و نیز فروش نفت را نمی دهد، بلکه خود منابع انرژی آن را استخراج و به بهای گزافی به آنها می فروشد. این در حالی است که قوانین و توافقنامههای بین المللی بر حق فلسطینیان در استفاده از منابع طبیعی تصریح کرده و آورده است که رژیم صهیونیستی از لحاظ حقوقی نمی تواند جلوی این کار را بگیرد و طرف فلسطینی باید با وجود مانع تراشی های طرف صهیونیستی که منجر به تداوم غارت منابع فلسطینی از سال 48 تاکنون می شود، به فعالیت های خود در این زمینه ادامه دهد.
طرف فلسطینی حق بهرهبرداری از منابع زیرزمینی اراضی اشغالی فلسطین را ندارد و رژیم صهیونیستی طرف حاکم بر آنهاست و هر از چند گاهی در منطقه ای جداگانه دست به تلاش برای کشف منابع جدید گازی و نفتی و حتی اکتشاف گاز طبیعی از سواحل باریکه غزه و اراضی اشغالی کرانه باختری میزند. شرکت "گفعوت عولام" رژیم صهیونیستی در سال 1994 کار اکتشاف نفت در میدان نفتی "مجد" در اراضی منطقه رنتیس کرانه باختری را آغاز کرد و چاههای "مجد2"، "مجد 3" و "مجد4" را راه اندازی کرد که شواهد و قراین موجود نشانگر وجود مقادیر زیادی نفت در شرق این چاه ها بود.حجم ذخایر نفتی در این چاه نفت کشف شده، یک میلیارد و 500 میلیون بشکه و ذخایر گازی آن 182 میلیارد فوت مکعب برآورد شده و این در حالی است که بخش اعظم این میدان نفتی در اراضی اشغالی سال 1967 فلسطین واقع شده است. ارزش کلی این منابع بیش از 155 میلیارد دلار برآورد شده است. از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی سعی در حفر 40 چاه دارد که 26 دهنه از این چاهها به استخراج مشترک نفت و گاز و بقیه صرفا برای استخراج نفت اختصاص خواهد یافت و نقشهها و طرحهای تهیه شده محل قرار گرفتن این چاهها و امتداد این میدان به سمت اراضی کرانه باختری را نشان میدهد.
تجاوز به منابع انرژی لبنان:
کشف مقادیر زیادی گاز در سواحل رژیم صهیونیستی و لبنان در سالهای اخیر به کلید واژهای تازه برای تقابل میان دو طرف تبدیل شده است. رژیم صهیونیستی سعی دارد با ایجاد بنبست سیاسی و امنیتی در لبنان زمینه سرمایهگذاریهای گسترده شرکتهای خارجی برای کاوش و استحصال نفت و گاز از این میدان گازی را به تعویق بیندازد. این در حالی است که خود با سرمایهگذاری گسترده بهرهبرداری از این میادین را آغاز کرده است.
سه شرکت جستجوی نفت اسرائیلی و شرکت "هیوستون تگزاس نوبل" میزان گاز در میدان گازی عظیم مشترک در سواحل دریای مدیترانه را 16 تریلیون فوت مکعب تخمین زده اند که بزرگترین میدان گازی کشف شده در دهه اخیر بوده و به تنهایی برای استفاده یکصد سال رژیم صهیونیستی کافی است.
همین توجه اسرائیل، مشکل استراتژیک بزرگ و خطرناکی برای منطقه محسوب می شود، چرا که امنیت منطقه بر خلاف اهداف رژیم صهیونیستی برای دستاندازی به منابع استراتژیک گاز است. رژیم صهیونیستی نمیخواهد در بهرهبرداری از این میادین گسترده گازی و صادرات گاز به بازارهای اتحادیه اروپا به رقابت با کشورهایی نظیر لبنان و سوریه بپردازد. همین امر دلیلی آشکار برای حمایت اسرائیل از مخالفین نظام اسد و کمکهای تسلیحاتی و لجستیک به تروریست هایی است که مدعی است بر خلاف امنیت منطقه ای رژیم صهیونیستی فعالیت میکنند.
رژیم صهیونیستی با طرح یک مناقشه مرزی سعی دارد میدانهای گازی مستقر در
دریای مدیترانه و به نفع خود اشغال کند ، اما لبنان با نقشه اسرائیل از
مرزهای آبی مخالف است و نقشه خود را به سازمان ملل متحد ارائه داده است.
مقامات لبنانی اعتقاد دارند اعماق آب های جنوب لبنان حاوی 12 تریلیون متر
مکعب گاز طبیعی است و حوزه گازی «کاریش» در 4 کیلومتری آب های منطقه ای
لبنان قراردارد و میدان گازی تامار نیز فاصله چندانی از مرزهای دریایی
لبنان ندارد و این چاه با آب های منطقه ای لبنان تداخل دارد.
در این میان از آنجایی که دوطرف در وضعیت جنگی هستند از یک سو توافق طرف های لبنانی مبتنی بر اختلافات مرزی نمی تواند مانعی در برابر حق لبنان در استفاده از ثروت های گازی این کشور شود و پیام های لبنان مبنی بر عدم تجاوز به حقوق دریایی و نفتی لبنان به اسرائیل رسیده است. به این ترتیب به نظر میرسد آغاز صدور مجوز برای فعالیتهای اکتشافی نفت و گاز در سرزمینهای اشغالی بار دیگر مناقشه میان رژیم صهیونیستی و دولت لبنان را افزایش دهد.